پیرو نوشتهای که با عنوان «مهاجرت به لینوکس | کدام توزیع ؟» منتشر کردم. در سومین مرحله و بعد از انتخاب Ubuntu به عنوان توزیع مورد نظر و دانلود اون از سایت سازنده ، در نظر دارم تا آموزش بدم چطور Ubuntu را در کنار ویندوز نصب کنیم. قطعاً مدتی زمان میبره تا شخص خودش را با سیستم عامل جدید وفق بده و به قدری در استفاده از اون مهارت کسب کنه که سیستم عامل قبلی یعنی ویندوز را کلاً بی خیال بشه و شاید برای پشتیبانی از پروژه های قبلی اون را نگه داره یا توی یک VM (بخوانید ماشین مجازی) نصبش کنه.
توجه : من بار ها با همین روشی که توضیح خواهم داد سیستم عامل Ubuntu را در کنار ویندوز نصب کردم ، ولی از اونجا که نیازمند به تغییراتی در پارتیشن های هارد دیسک هست ، عقل سلیم حکم میکنه که یک Backup از اطلاعات مهم بگیرید.
خوب ما آخرین نسخه Ubuntu (ترجیحاً LTS یا همون «با پشتیبانی دراز مدت») را از سایتش دانلود کردیم و اون را روی یک CD یا DVD به قول معروف Write یا صحیحتر Burn کردیم. در این مرحله CD را توی Drive قرار میدیم و سیستم را ریست میکنیم. از اونجا که Ubuntu به صورت Bootable و Live CD هستش. سیستم عامل بدون نیاز به نصب اجرا میشه و سیستم بالا میاد. ما میتونیم بدون نصب سیستم عامل اون را تست کنیم و مطمئن بشیم که همه سختافزار ما را شناخته و کلاً یک بررسی جامع قبل از نصب داشته باشیم.
مهمترین و اصلیترین بخش از نصب Ubuntu ساماندهی پارتیشن ها هستش. به نظر من بهترین روش برای اختصاص پارتیشن های لینوکس حالت سه پارتیشنی هستش یعنی Root , Home , Swap (از چپ بخوانید!) که فایلهای سیستمی لینوکس توی Root قرار میگیره ، فایلهای برنامهها ، فیلم ، موسیقی و غیره توی Home قرار میگیره و Swap هم که در موارد مرتبط با Ram مثل زمانی که Ram کم میاد و … (از حوصله این مطلب خارجه) کاربرد داره.
قطعاً سناریو های متفاوتی برای پارتیش های شما وجود داره و من نمیتونم برای تک به تک اونها مثال بزنم. اما فرض را بر این میگذاریم که شما کلاً میدونین پارتیشن های Primary و Extended و Logical چی هستند که اگه نمیدونین باید اول در مورد اونها کمی اطلاعات به دست بیارین. و فرض دوم هم بر این میگذاریم که شما دو تا پارتیشن دارین یکی پارتیشن مربوط به ویندوز یکی هم پارتیشن مربوط به فایلهای مولتی مدیا مثل عکس و فیلم و بازی و موسیقی و غیره. ویندوز روی یک Primary پارتیشن نصب شده و پارتیشن مولتی مدیا شما یا روی Primary هست و یا روی Extended که شامل یک Logical پارتیشن شده. از اونجا که بیشترین فضا به پارتیشن مولتی مدیا شما اختصاص داده شده . ما نیاز داریم تا فضای مورد نیاز برای پارتیشن های لینوکس را که من مجموعا ۵۰ گیگ در نظر میگیرم (البته میتونید کم یا زیادش کنین) را از پارتیشن مولتی مدیا فعلی تأمین کنیم.
ما برای دستکاری پارتیشن ها از ابزار Gparted توی Ubuntu استفاده میکنیم. این ابزار را میتونید با زدن Ctrl-D و تایپ gparted و زدن Enter اجرا کنید.من قصد ندارم در حال حاضر ابزار Gparted را آموزش بدم و شاید در نوشتههای آتی اون را معرفی و آموزش دادم.
اگر فرض را بر این بگذاریم که پارتیشن مولتی مدیا ویندوز از نوع Primary هستش کافیه با استفاده از Gparted اون را Shrink یا کوچیک کنیم تا فضای خالی مثلاً به اندازه ۵۰ گیگ آزاد بشه و بعدش توی اون فضای خالی یک پارتیشن ۵۰ گیگی از نوع Extended بسازیم و سه پارتیشن لینوکس را از نوع Logical توی اون پارتیشن Extended ایجاد کنیم.
اگر فرض را بر این بگذاریم که پارتیشن مولتی مدیا ویندوز از نوع Logical و توی یک Extended باشه. کافیه اون پارتیشن Logical را به اندازه مثلاً ۵۰ گیگ کوچیک کنیم و ۳ تا پارتیشن Logical مربوط به لینوکس را توی فضای خالی شده اون پارتیشن Extended ایجاد کنیم.
حجم پارتیشن های لینوکسی را میشه برای Root به اندازه ۱۰ گیگابایت ، برای Swap به اندازه Ram (مثلاً ۴ گیگ برای رم ۴ گیگی) ، مابقی هم برای Home در نظر بگیریم.حالا میتونید تغییرات را توی Gparted اعمال کنید و منتظر بشین تا عملیات کامل بشه.
حالا روی آیکون Install کلیک میکنیم تا پنجره نصب باز بشه. پس از انتخاب زبان باید برای برنامه نصب مشخص کنیم از کدام پارتیشن ها استفاده کنه. پس روی «انتخاب دستی پارتیشن ها» کلیک میکنیم. و نوع پارتیش ها را با انتخاب آنها (Mount Point) تعیین میکنیم.(Root همون / هستش).
حالا با ادامه دادن به Wizard به راحتی Ubuntu را نصب می کنیم.
بعد از نصب Ubuntu به جای Windows Bootloader حالا Bootloader ی به نام Grub جایگزین شده تا انتخاب کنید کدام سیستم عامل Boot بشه. نصب که تمام شد با ریست کردن و انتخاب Ubuntu از Bootloader به راحتی Ubuntu بالا میاد و کار نصبش تموم شده.
حالا باید مطمئن بشیم که Windows هم به راحتی Boot میشه و بالا میاد. اما چرا ممکنه نیاد ؟ به خاطر اینکه بعد از Repartitioning احتمال داره که Filesystem مربوط به Windows دچار مشکل یا به هم ریختگی شده باشه که احتمالش هم کم نیست. پس اگه بعد از انتخاب Windows از منوی Grub خطایی گزارش شد و Windows بالا نیومد نگران نشین. کافیه CD مربوط به ویندوز را بگذارین توی Drive و پس از Boot شدنش به Setup برین و از گزینه Repair your system و در صورت عدم توفیق از دیگر گزینه های Repair And Recovery Tools استفاده کنید.
پ.ن : اگه خودتون در پارتیشن کردن کامپیوترتون برای ویندوز یا نصب خود ویندوز نقشی نداشتین نباید از عدم توفیق در نصب لینوکس یا متوجه نشدن موضوعات مطرح شده در این نوشته از نصب Ubuntu بگذرین. همونطور که کامپیوتر شما را برای ویندوز شخص دیگری پارتیشن بندی کرده یا کلاً ویندوز را نصب کرده. سعی کنید توی سایتهایی مثل انجمن فارسی اوبونتو یک همشهری یا حتی هممحلهای پیدا کنید و علاوه بر حل مشکل نصب اوبونتو از هم موضوعات مختلفی را یاد بگیرین. جامعه علاقهمندان به نرمافزار آزاد بسیار اجتماعی و فعال در کمک به دیگران هستند. پس نگران نباشید!
توجه : بسیاری از بخشهای این نوشته به استناد از مطلب سایت Dedoimedo با عنوان How to install windows 7 and ubuntu side by side نوشته شده است. اگرچه موضوعات مطرح شده همگی تجربه شخصی و عملی این جانب می باشند.
در پست بعدی مهاجرت به لینوکس در مورد نصب سرویس های مورد نیاز برای برنامه نویسی و توسعه وب یا همون LAMP خواهم نوشت.
ممنون از این مطلب خیلی خوبتون.
من الان با استفاده از مطالب شما، ubuntu رو در کنار ویندوزم نصب کردم و از این طریق این کامنت رو میذارم.
در کل کار مشکلی نبود و سیستم خیلی جالبی هم هست. به همه ی خواننده های این پست توصیه می کنم ubuntu رو امتحان کنند.